معنی جد اعلای پیامبر (ص)
حل جدول
هاشم
جد اعلای پیامبر اکرم
هاشم بن عبد مناف
جد پیامبر
عبدالمطلب
جد اعلای پیامر اکرم
هاشم بن عبدمناف
جد اعلای کوروش بزرگ
هخامنش
جد پیامبر اکرم
عبدالمطلب
خاندان پیامبر (ص)
آل عبا
نیای پیامبر (ص)
هاشم
دایه پیامبر اکرم (ص)
حلیمه
ار القاب پیامبر(ص)
ختمی مرتبت
واژه پیشنهادی
فرهنگ عمید
پدرِ پدر، نیا، پدربزرگ،
پدرِ مادر، پدربزرگ،
پدربزرگ پدرومادر،
[مجاز] پیامبر اسلام: به جدت قسم،
[قدیمی] بخت،
[قدیمی] بهره، نصیب،
کوشش کردن،
کوشیدن، کوشش،
[مجاز] اصرار،
(اسم) [مقابلِ هزل] سخن مبتنی بر راستی و حقیقت که در آن شوخی و هزل وجود نداشته باشد: به مزاحت نگفتم این گفتار / هزل بگذار و جد از او بردار (سعدی: ۱۰۶)،
عربی به فارسی
پدر بزرگ , پدر بزرگ یا مادر بزرگ , جد یا جده
معادل ابجد
464